loading...
فرقان
محمدهادی رشیدی بازدید : 44 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

بد نيست‏ بدانيم كه جايگاه و منزلت انسان در بين موجودات ديگر چگونه است. آيا برتر از بخشي از آنها مي‏باشد يا برتر از همه ‏ي موجودات يا اصلا بر هيچ موجودي برتري ندارد؟ و اگر برتري دارد آيا ذاتا برتري دارد يا اين‏كه اكتسابا مي‏تواند برتري پيدا كند؟ براي بحث در اين زمينه، بايد آياتي كه به نحوي خبر از برتري انسان مي‏دهد را بررسي كنيم و بعد با نقل برداشت‏هايي كه از اين آيات شده است، ببينم جايگاه و منزلت انسان در قرآن چگونه مي‏باشد؟ براي اين‏كه بحث از قرآن شروع شود ما اول خودمان را در محضر قرآن قرار مي‏دهيم تا ببينيم انساني را كه خداوند خليفه ي خود معرفي مي‏كند، اشرف مخلوقات و موجودات هم هست ‏يا خير. 

«لقد كرمنا بني آدم وحملناهم في البر والبحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفصيلا» .[1] 

«ما آدميزاد را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و دريا (بر مركبهاي راهوار) حمل كرديم و از انواع روزيها پاكيزه به آنان روزي داديم و آنها را بر بسياري از موجوداتي كه خلق كرديم برتري بخشيديم‏» . 

آنچه علامه طباطبائي ـ رحمه الله ـ در الميزان به آن اشاره كرده است در رابطه با علت گرامي داشتن انسان بر ساير مخلوقين عبارتند از: ...

محمدهادی رشیدی بازدید : 89 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

بعد از پايان زندگي دنيوي، روح به بقاي خويش ادامه ميدهد،و اين امر از مسلّمات اديان آسماني است و با دلائل عقلي نيز تأييد شده است. پاسخ اجمالي به سئوال اين است كه همه انسانها وضع يكساني در هنگام مردن ندارند.

پيش از اينكه به پاسخ اشاره كنيم لازم است ابتداء تصوير صحيحي از «حقيقت مرگ» ارائه بدهيم. 


حقيقت مرگ در منظر آيات و روايات ما آن چيزي نيست كه ما از آن تعبير به مرگ و مردن مي كنيم. آنچه كه در عرف عمومي تعبير به مرگ مي شود همان مرگي است كه اطباء و پزشكان به آن حكم مي كنند و آن هنگامي است كه بدن از حركت بماند و خون در بدن از جريان بايستد. اين حالت اگر براي كسي صورت پذيرد مي گوئيم مرگ او فرا رسيده است. 

اما مرگ در معارف اسلامي تنها مرگ بدن جسماني نيست بلكه مرگ عبارت است از «انتقال از دنيا به برزخ»(1) 

لذا ممكن است براي كافر يا تبهكاري مرگ پزشكي به سرعت و در چند لحظة كوتاه محقق شود و در ظاهر مرگ آساني داشته باشد و لكن در انتقال به برزخ گرفتار عذابها و شكنجه هايي باشد كه مرگ را در كام او واقعه و رخدادي بس سنگين و دشوار كند. از اين رو قرآن از اين لحظات به «الطامة الكبري» تعبير مي كند يعني «رخداد پرماجرا و سنگين».(2) 

محمدهادی رشیدی بازدید : 117 پنجشنبه 07 خرداد 1394 نظرات (0)

منازل پس از مرگ

بي ترديد، يکي ديگر از مراحل زندگي انسان، مرگ است؛ چنان که ديگر اديان الهي نيز به اين امر پرداخته و پيروان خود را به آن توجه داده اند. مرگ در تعاليم اسلام، به معناي انتقال از يک دنيا به دنياي ديگر است که در متون ديني، گاهي از آن به «معاد» نيز ياد مي شود.

از سوي ديگر، اعتقاد به معاد مبتني بر اين است که در انسان، حقيقتي وجود دارد که با متلاشي شدن بدن، از بين نمي رود. اين حقيقت موجود، که روح نام دارد، چيزي مستقل از بدن است که مي تواند ادامه ي حيات دهد. به عبارت ديگر، يکي از دلايل اثبات زندگي پس از مرگ و ضرورت رستاخيز، وجود روح است.

با توجه به مطالب مزبور، لازم به ذکر است که در مسير تکامل حيات انسان پس از مرگ و انتقال به عالم ديگر، دو منزلگاه وجود دارد که در ذيل، به آن پرداخته مي شود و ديدگاه علامه درباره ي اعتقاد به معاد، مطرح مي گردد:


الف. انسان در عالم برزخ

در قرآن کريم، به مسئله ي «جهان برزخ» و به طور کلي، اصل جهان برزخ زياد تصريح شده، اگرچه به جزئيات آن اشاره اي نگرديده، بلکه تنها اصل وجود اين جهان و بخشي از نتايج اعمال نيکوکاران و مجازات هاي اهل بلا در آن به تصوير کشيده شده است.

محمدهادی رشیدی بازدید : 44 چهارشنبه 06 خرداد 1394 نظرات (1)

آفرينش و جاودانگي روح

درباره ي روح، بايد گفت: هيچ کس نمي تواند حقيقت داشتن «روح» و روان را انکار کند و معتقد باشد که روح وجود ندارد.

حتي متعصب ترين ماترياليست ها نيز منکر روح - به طور کلي - نيستند؛ يعني نمي گويند که بين موجود جاندار و بي جان فرقي نيست، منتها آنها روح را به گونه اي ديگر تفسير مي کنند که با تعريف اسلام از مرگ، همخواني ندارد.(1)


در قرآن کريم، قريب بيست جا واژه ي «روح» به کار رفته است که شامل روح انسان، جبرئيل (نبأ:38) و قرآن (شوري:52) مي شود. مفسران در شرح و تفسير اين واژه، نظريات خاصي دارند. اما مراد از «روح» در اين پژوهش، روح انسان است؛ چنان که در آيه ي (ثم أنشأناه خلقا آخر) (مؤمنون:14) اشاره به همان خلقت جديد انسان، بعد از خلقت جسم او دارد و اين خلقت جديد چيزي نيست، جز روح انسان.

قرآن کريم با بياني جامع، مطلق روح را موجودي غير مادي معرفي مي کند و در اين باره مي فرمايد:

(و يسألونک عن الروح قل الروح من أمر ربي)


(اسراء: 85)؛ از تو حقيقت روح را مي پرسند؛ بگو : روح از سنخ امر خداي من است.

کساني که به معارف اسلامي تا حدي آشنايي دارند، مي دانند که در خلال بيانات کتاب و سنت، از روح و جسم يا نفس و بدن زياد سخن به ميان مي آيد، و يا تصور جسم، که به کمک حس درک مي شود، تا حدي آسان است، ولي تصور روح و نفس، خالي از ابهام و پيچيدگي نيست.

اهل بحث از متکلمين و فلاسفه ي شيعه و سني، در حقيقت روح، نظريات مختلفي دارند، ولي تا اندازه اي مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام، دو واقعيت مخالف همديگر مي باشند. خداوند متعال هنگام آفرينش، انسان را مرکب از دو جزء و داراي دو جوهر قرار داد: يکي جوهر جسماني که ماده ي بدني اوست، و ديگري جوهر مجرد که روح و روان اوست. اين دو پيوسته در زندگاني دنيوي، همراه و ملازم يکديگرند؛ اما هنگام مرگ، روح زنده از بدن جدا شده و سپس - روح - انسان به پيشگاه پروردگار بازمي گردد.(2)

محمدهادی رشیدی بازدید : 74 چهارشنبه 06 خرداد 1394 نظرات (0)

چکيده

در اشاره ي آيات قرآن و روايات، انسان موجودي است مرکب از جسم و روح که داراي دو نوع آفرينش است:

1. خلقت از خاک که اولين موجود (حضرت آدم عليه السلام) با آن ساخته شده؛ 2. خلقت انسان هايي از نسل او به وسيله ي نطفه. پس در آغاز خداوند نوع انسان اوليه را خلق کرد و سپس نسل وي را از نطفه همان انسان قرار داد. تا بدين سان، مراحل حيات آدمي پس از خلق ادامه يابد. اين بيان، جوابي است ديني در رد عقايد داروين و کساني که اجداد انسان اوليه را موجودات تک سلولي و يا از نسل ميمون مي پندارند.

انسان پس از خلقت، با توجه به فطرت اجتماعي وي، مدتي را در اين دنيا سپري کرده و پس از آن در اثر مرگ، روح او از اين ديار به ديار ديگري به نام «برزخ» که «عالم مثال» نام دارد و انسان ها در آنجا يا متنعم هستند و يا معذب، کوچ مي کند و در آنجا به حيات خود ادامه مي دهد؛ زيرا اصالت انسان به روح اوست و روح مجرد تنها نحوه ي ارتباطي با بدن دارد که با فرارسيدن مرگ اين ارتباط قطع مي شود. با برپايي معاد در جريان سير حيات، علاوه بر روح، جسم انسان نيز مؤاخذه مي شود.


محمدهادی رشیدی بازدید : 140 سه شنبه 05 خرداد 1394 نظرات (0)
از قرآن‌ کریم‌ استفاده‌ می‌شود که‌ بر پایی‌ جهان‌ آخرت‌، تنها به‌ زنده‌ شدن‌ مجدّد انسانها نیست‌ بلکه‌ اساساً نظام‌ این‌ جهان‌ دگرگون‌ می‌شود و جهان‌ دیگری‌ برپا می‌گردد البتّه‌ با ویژگیهای‌ دیگری‌.
آنگاه‌ همة‌ انسانها از آغاز تا پایان‌ خلقت‌ با هم‌ زنده‌ می‌شوند و به‌ نتایج‌ اعمالشان‌ می‌رسند و جاودانه‌ در نعمت‌ یا عذاب‌ می‌مانند.
در زمین‌، زلزله‌ عظیمی‌ پدید می‌آید(1) و آنچه‌ در اندرون‌ آن‌ است‌ بیرون‌ می‌ریزد(2) و اجزای‌ آن‌ متلاشی‌ می‌گردد(3)، و دریاها شکافه‌ می‌شوند(4)، و کوهها به‌ حرکت‌ در می‌آیند(5) و در هم‌ کوبیده‌ می‌شوند(6) و مانند تلّ شنی‌ می‌گردند(7) و سپس‌ به‌ صورت‌ پشم‌ حلّاجی‌ شده‌ در می‌آیند(8) و آنگاه‌ در فضا پراکنده‌ می‌شوند(9) و از سلسله‌ کوههای‌ سر به‌ آسمان‌ کشیده‌، جز سرابی‌ باقی‌ نمی‌ماند(10). ...
محمدهادی رشیدی بازدید : 32 دوشنبه 04 خرداد 1394 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم


«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنىِ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتهَُمْ وَ أَشهَْدَهُمْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلىَ‏ شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَاذَا غَفِلِین‏»(اعراف/172)


 و (به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم (و از پیمان فطرى توحید بى‏خبر ماندیم)»!

این آیه کریمه به وجود عالمی اشاره دارد که خداوند از همه انسانها قبل از اینکه به عالم خاکی پانهند شهادت و گواهی بر توحید و یگانگی خودش گرفته و کافران در عالم آخرت اظهارندامت از فراموشی چنین پیمانی را می کنند. حال برای ما این سوالها مطرح است که این عالم چه بوده است؟ آیا بر عالم خاکی تقدم زمانی دارد یا جزئی از خود دنیا ست؟ خداوند متعال از بشر چه تعهد و پیمانی و به چه شکل گرفته؟

محمدهادی رشیدی بازدید : 87 دوشنبه 04 خرداد 1394 نظرات (0)

حیات در لغت و اصطلاح

این واژه اسم مصدر از ریشه حی ی و به معنای زندگانی و زنده شدن است که در مقابل آن مَوت و مَمات (مردن) به کار می‌رود. در اصطلاح، نیرویی است که موجب بروز حس و تحرک در موجود زنده میشود و موجودات با آن خود را از نقص به کمال می‌رسانند [۱] [۲] مُناوی، ذیل «الحیاة». [۳]

 

واژه حیات در مصحف شریف

 

در قرآن کریم واژه حیات ۷۶ بار به کار رفته است. [۴] مفهوم حیات در قرآن شامل همه موجودات زنده می‌شود. در پنج آیه قرآن [۵] [۶] لفظ حَیّ (زنده) به خدا نیز نسبت داده شده است. واژه حیات در قرآن چندگونه به کار رفته است. برخی کاربردهای آن با مفهوم لغوی واژه منطبق است، از جمله مَحْیایَ «زندگی من»، [۷] اَحْیآءً «زندگان» [۸] و یَسْتَحْیُونَ «زنده نگه می‌داشتند». [۹] حتی گاهی این واژه به صورت مجازی به کار رفته است، مانند نسبت دادن حیات به زمین مرده [۱۰] [۱۱] که مراد از آن روییدن گیاهان در زمین است.

از سوی دیگر، در برخی آیات به اصلاح دیدگاه آدمیان درباره حیات با بیانِ ابعاد جدیدی از آن و عمق بخشیدن به مفهوم حیات، به عنوان نعمتی الهی، توجه شده است. بر این اساس، در قرآن کریم حیات مفهومی فراتر از تحرکات بدنی و فعالیتهای روزمره زندگی را در بر می‌گیرد، از جمله در آیات ۱۲۲ سوره انعام [۱۲] و ۲۴ سوره انفال، [۱۳] که بنابر نظر مفسران، پیروی از حق و ایمان به خدا عاملی حیات‌بخش است که موجب هدایت انسان (زنده شدن وی) می‌گردد، در مقابلِ کفر که مرگ محسوب شده است [۱۴] [۱۵] و به همین سبب خدا در آیه ۲۲ سوره فاطر [۱۶] مؤمنان را اَحیاء (زندگان) و کافران را اَموات (مردگان) خوانده است. [۱۷] [۱۸]

محمدهادی رشیدی بازدید : 135 یکشنبه 03 خرداد 1394 نظرات (0)

رای هر موجودی در نزد خدای متعال وجود وسیع و نامحدودی در گنجینه الهی هست که وقتی به دنیا وارد می شود دچار محدودیت می شود و این همان حقیقتی است که خدا از آن به ملکوت تعبیر کرده است

به گزارش مشرق ، تبیان در بررسی و تبیین مقوله عالم ذر آورده است: تعبیر عالم ذر و خصوصیات آن که مفسران، فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول ساخته برگرفته از آیه ۱۷۲ سوره اعراف و روایات متعددی است که در این زمینه نقل شده است. هر یک از این افراد در مواجهه با این آیه و روایات مربوط به آن توضیحاتی را ارائه داده اند که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: موافقان عالم ذر، مخالقان عالم ذر، و نظریه سومی که به نقد این دو دسته می پردازد. آنچه سبب به وجود آمدن دو دسته اول گردیده، برداشت اشتباه و سطحی آنان از وجود عالم ذر است و اما گروه سومی که برخی از مفسرین معاصر هستند به نقد این دو دیدگاه پرداخته اند. بحث از عالم ذر و کم و کیف آن را در بررسی نظرات موافق و مخالف مطرح کرده و سپس به نقد آنها پرداخته در خاتم نظریه صحیح را بیان می کنیم.

محمدهادی رشیدی بازدید : 101 یکشنبه 03 خرداد 1394 نظرات (0)
هدف از خلقت انسان از دیدگاه قرآن و عقل چه می‌باشد؟
در پاسخ توجه به چند نکته ضروری است:
۱٫ هدف فاعل یا هدف فعل: یکی از مسائل اساسی که همیشه برای بشر مطرح بوده و هر انسان عاقل و متفکر پیوسته در اندیشه پاسخ به آن است، هدف زندگی است، یعنی انسان برای چه آفریده شده، برای چه زندگی می‌کند.
سوال «هدف از خلقت چیست» یک وقت به این معناست که هدف خالق از خلقت چیست، یعنی خالق چه انگیزه‌ای دارد و چه چیز عامل و باعث و محرّک او برای خلقت است، این چیزی است که خلقت نمی‌تواند باین معنا هدف داشته باشد، این مستلزم نقص و کمبود فاعل (خداوند) است. یعنی این گونه هدفداری تنها در فاعل‌های بالقوه و در مخلوقات صادق است، و در خالق هستی، یعنی خداوند، مورد و مصداق ندارد؛ چون این‌گونه هدف داشتن‌ها برمی‌گردد به استکمال یعنی فاعل با کار خود می‌خواهد به چیزی و کمالی که ندارد برسد.
محمدهادی رشیدی بازدید : 58 یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 نظرات (0)


برزخ چيست؟

برزخ فاصله ميان مرگ تا قيامت كبراست. از اين رو به اين فاصله زماني برزخ گفته اند كه حايل ميان دو نشئه و دو نوع مختلف از زندگي است: زندگي دنيايي كه ويژگي هاي آن را همه ما مي شناسيم و زندگي آخرتي كه در تبيين قرآني زندگي اي است كه جسم و ماده در آن معنا و مفهوم ديگري مي يابد؛ زيرا قرآن بيان مي دارد كه در قيامت، زمين و آسمان به زمين و آسماني ديگر تبديل مي شود: يوم تبدل الارض غيرالارض و السموات

.

محمدهادی رشیدی بازدید : 150 شنبه 26 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

آیا در برزخ خواب هست؟


در برزخ خواب به معنای دنیوی آن وجود ندارد ولی اگر عالم برزخ را با قیامت مقایسه کنیم یک نوع خواب است و فقط قیامت بیداری محض و هوشیاری خالص است در سوره کهف آیه 19 قرآن مجید می‌فرماید: هنگامی که قیامت برپا می‌شود و با نفخ صور اول همگی می‌میرند و با صور دوم زنده می‌شوند وقتی ملائکه از مدت اقامت در برزخ از آنها می‌پرسند: چه مقدار در عالم برزخ اقامت نمودید؟ می‌گویند: گویا یک روز یا نصف روز در آنجا مقیم بودیم بنابراین اگر با دیدگاه عمیقی نگاه کنیم تمام عالم برزخ نسبت به قیامت خواب است ولی روایات آمده که بعضی از ارواح ضعیف و مستضعف که نه از عذاب برزخ برخوردارند و نه از نعمتهای آن بهره‌مندند در عالم برزخ به صورت انسان خوابیده بسر می‌برند و از برزخ جز یک ترسیم خواب آلودی بیش ندارند.(7)


مقدمه


حیات پس از مرگ از مشکل‌ترین مسایل بشری و از مهمترین حوایج تاریخی انسانهاست. بشر از دیر زمان تلاش کرده تا سرنوشت پس از مرگ خویش را در یابد و پاسخی روشن به حسن کنجکاوی خود از فرجام کار جهان بدهد. سووالاتی که از اعماق روح بشری سرچشمه می‌گیرد همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده که آیا پس از مرگ شعله زندگی خاموش می‌شود و یا حیات با شکوهتری آغاز می‌گردد؟ فیلسوفان و متفکران غیر مذهبی پاسخ قانع کننده به انسان نداده‌اند و البته تا حدودی عذرشان موجه است.

انسانی که در محدوده عالم ماده زندگی می‌کند نمی‌تواند عالم پس از مرگ را دریافت نماید اما فیلسوفان الهی به کمک وحی و دستیاری علم و عقل معقول‌ترین پاسخ را به پرسشهای انسانها داده‌اند که وجدان و سرشت بشر و عقل و منطق آن را تأیید می‌کند. از دیدگاه آنها مرگ هر چه باشد پایان زندگی بشر نیست بکله آغاز مهمترین حوادث و رویدادهاست که اولین گردنه آن زندگی برزخی آدمی است.

در این بحث نخست باید دید برزخ چیست؟ سپس به نوع زندگی برزخی و دیدگاههای مختلف پرداخت.

محمدهادی رشیدی بازدید : 56 جمعه 25 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

از كتاب و سنت استفاده می شود انسان در فاصله میان مرگ و رستاخیز زندگی محدود و موقتی دارد كه برزخ و واسطه میان دنیا و آخرت است. انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی كه داشته و اعمال نیك و بدی كه در دنیا انجام داده، مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه گذرا ، طبق نتیجه ای كه گرفته شده، به زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محكوم گردیده، با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز به سر می برد.


انسان در زندگی برزخی بسیار شبیه است به حال كسی كه برای رسیدگی اعمالی كه از وی سر زده ، به سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته ، به تنظیم و تكمیل پرونده اش بپردازد، آنگاه در انتظار محاكمه و بازداشت به سر برد.


روح انسان در برزخ به صورتی كه در دنیا زندگی می كرد، به سر می برد. اگر از نیكان است، از سعادت و نعمت و جوار پاكان و مقربان درگاه خدا برخوردار می شود اما اگر از بدان است، در عذاب و همراهی شیاطین و پیشوایان گمراهی، روزگار می گذراند: "لَعَلِّى أَعْمَلُ صَلِحاً فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا وَمِن وَرَآئِهِم بَرْزَخٌ إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏ ؛[1] شايد در آنچه از خود به جاى گذاشته ‏ام (از مال و...) كار نيكى انجام دهم. (به او گفته مى ‏شود:) هرگز. اين گفته سخنى است كه (به ظاهر) مى ‏گويد (ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى ‏كند) و در پى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند."

محمدهادی رشیدی بازدید : 54 پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

دلیل عقلی، آیات و روایات همگی گواهی می‌دهند که با مرگ انسان روح او از بین نمی‌رود، بلکه روح انسان برای خودش اصالت و استقلال دارد. در قرآن عوارض و آفات به جسم انسان‌ها نسبت داده شده است، نه روح او.

اما این که این روح پس از مرگ در کجاست و چه حالی دارد، باید پاسخش را در آیات و روایات پیدا کرد. قرآن در این باره می‌فرماید: “و از پی آنان تا روزی که مبعوث شوند، فاصله‌ای (برزخ) است”.[۱] مراد از عالم برزخ، عالم قبر است؛ عالمی که انسان در آن یک نوع زندگی خاصی تا قیامت دارد. این حقیقت را در آیات و روایات بسیاری از شیعه و سنی می‌توان مشاهده کرد.[۲]

موجودات عالم برزخ مادی نیستند، اما در عین حال از برخی ویژگی‌های مادیات بی‌بهره نیستند؛[۳] مثلاً دارای شکل، صورت، زمان و مکان و … هستند و حالات متفاوتی؛ مانند سختی، راحتی، شادی و نگرانی و … را می‌توانند درک کنند.[۴]

محمدهادی رشیدی بازدید : 45 چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

اشاره :


قرآن ، آفرينش جهان و هرچه در آن است را به عنوان معجزه و دليلي بر قدرت خداوند بيان مي‏كند.از ديدگاه قرآن ، حيات انسان با آفرينش آدم و حوّا آغاز مي‏شود و داستان خلقت ، حكايت از آفرينش همه موجودات به صورت زوج براي توليد نسل و ادامه حيات دارد. مفسران معاصر مسلمان ، به ويژه آنان كه به تفسير علمي دست يازيده‏اند. با توجه به اين كه در قرآن هيچ اشاره‏اي به تبديل گونه‏اي از موجودات به گونه ديگر نشده است ، نظريه تكامل داروين را مغاير با تعاليم قرآن مي‏دانند. همين مفسران معتقدند كه قرآن در 1400 سال پيش چنان توصيف دقيقي از پيدايش جنين و مراحل زنجيره‏اي رشد و تكامل آن ارائه مي‏دهد كه برخي جزئيات آن به تازگي در تحقيقات علمي به اثبات رسيده است.ديدگاه‏هاي تفسيري قديمي ومعاصر ، آيات مربوط به بارداري ، تولد و رشد و نمو انسان را دليل محكمي بر عظمت و دقت خداوند در آفرينش انسان مي‏دانند.مراحل اوليه زيست‏شناختي زندگي انسان از نظر قرآن شامل لقاح ، رشد و نمو جنيني ، تولد ، شيردهي و از شيرگرفتن نوزاد است.همچنين آيات فراواني ، مراحل مختلف زندگي انسان را تا مرگ و حيات پس از مرگ توصيف مي‏كند.در قرآن ، آياتي كه به زندگي زيست‏شناختي انسان اشاره مي‏كنند با ترتيب خاصي نيامده‏اند و در سوره‏هاي متفاوتي ذكر شده‏اند ولي در اين مقاله آيات مشابه براي بررسي موضوعي ، طبقه‏بندي شده‏اند.

محمدهادی رشیدی بازدید : 54 سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات (0)
پس از زنده شدن مردگان و ورود آنها به عرصه قیامت، قبل ازورود به بهشت و دوزخ امورى چند تحقق خواهد یافت که قرآن و احادیث از آنها خبر داده است:
 
*نحوه حسابرسی
به حساب اعمال افراد، با شیوه اى خاص رسیدگى مى شود، که یکى از راههاى آن همان دادن نامه اعمال هرکس به دست او است. (اسراء/۱۳ـ۱۴).
*شاهدان قیامت
گذشته از اینکه در نامه اعمال هرکس، ریز و درشت کارهاى وى مذکور و منعکس است، گواهانى نیز از خارج و داخل وجود آدمى، در روز رستاخیز بر اعمال دنیوى او شهادت مى دهند و آیات قرآن به این شاهدان اشاره شده است.
گواهان خارجى عبارتند از:  خدا (آل عمران/۹۸)، پیامبر هر امت (نحل/۸۹)، پیامبر اسلام (نساء/۴۱)، نخبگانى از امت اسلامى (بقره/۱۴۳)، فرشتگان الهى (ق/۱۸)، و زمین (زلزله/۴ـ۵).
گواهان داخلى نیز عبارتند از:  اعضا و جوارح انسان (نور /۲۴، فصلت/۲۰ـ۲۱)، وتجسم خود اعمال (توبه/۳۴ـ۳۵).
*ترازوهای متفاوت
براى رسیدگى به حساب اعمال انسانها، افزون بر آنچه گفتیم، میزانهاى عدل برپا مى شود و هرکس دقیقاً به آنچه که استحقاق دارد مى رسد، چنانکه مى فرماید: (وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ القِسْطَ لِیومِ القِیامَهِ فَلا تُظْلَمُ نَفسٌ شَیئاً وَ إِنْ کانَ مِثقالَ حَبَّه مِنْ خَرْدَل أَتَینا بِها و کَفى بِنا حاسِبینَ)(انبیاء/۴۷): روز قیامت ترازوهاى عدل را برپا مى داریم و به هیچ وجه به کسى ستم نمى شود. اگر عمل حتى به وزن خردلى نیز باشد، آن را به حساب مى آوریم، و حساب رسى ما کفایت مى کند.
محمدهادی رشیدی بازدید : 69 دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

داستان حضرت ابراهیم (ع) که در قرآن نقل شده است، نشان می دهد که مردگان چگونه زنده خواهند شد:


«وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی‏ كَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَكَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَكیمٌ؛[بقره/۲۶۰] و (به خاطر بیاور) هنگامى را كه ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى ‏كنى؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده‏اى؟! عرض كرد: آرى، ولى مى‏ خواهم قلبم آرامش یابد. فرمود: در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى ‏آیند! و بدان خداوند قادر و حكیم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایى بر جمع آنها دارد)» ...

محمدهادی رشیدی بازدید : 63 یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 نظرات (1)
چکیده
ولادت معنوی، حیات دوباره­ای است که انسان می­تواند در همین نشئة دنیایی به آن دست یابد. این تولد منوط به ایجاد تحولاتی در حوزه معنویت و به تعبیری، ولادت طفل جان از دامن ایمان است که ولایت او را پیامبر اکرم (‌ص) و به تبع او پیر راهدان، بر عهده دارد. ولادت ثانی مراتب تکامل نفس است که از امّارگی به مقام اطمینان می رسد و یکایک صورت­ها و پوشش­های ناراست را از خود می­زداید و سر انجام به صورت الهی و ملکوتی خود دست می­­یابد. ولادت معنوی محصول مرگ ارادی است؛ این مرگ نوعی فنای اختیاری و میراندن نفسانیات و شهوات است که در پرتو آن، روح به زندگی دیگر دست می­یابد. در این ولادت، نفس انواع مرگ را که رهایی از بندها و تعلقات گوناگون است، تجربه می­کند تا به حیات معنوی و طیبه دست پیدا کند. در مرگ اختیاری انسان به نحوی به قیامت راه ­می­یابد و آنچه را که آدمی با مرگ اجباری در می­یابد، در همین نشئه، بالعیان مشاهده می­کند. آنچه عارف را وامی­دارد به مرگ اختیاری تن دهد، جوشش و فوران عشق و میل به اتحاد با مبدأ خود است. شوق به اتصال، عارف را به وصال پیش از وصال و مرگ پیش از مرگ، دعوت می­کند.
محمدهادی رشیدی بازدید : 104 شنبه 19 اردیبهشت 1394 نظرات (0)



برزخ در لغت به معنای زمین و یا مکانی است که برزخ؛ حیات پس از مرگ  بین دو چیز فاصله انداخته است. اما برزخ در اصطلاح قرآن، روایات و مجموعه تعالیم اسلامی به معنای عالم پس از مرگ و حدفاصل بین دنیا و آخرت است. شاید بتوان ادعا کرد که برزخ بدین معنا نخستین بار در تعالیم اسلامی و قرآن کریم استعمال گردیده است. این واژه تنها یک بار در قرآن آمده و در آن، حال انسان های تبهکار و مجرم، هنگام فرا رسیدن مرگ و درخواست غیرقابل قبول آنان مبنی بر بازگشت به دنیا و پاسخ آنان به اینکه فرا روی ایشان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند، گزارش شده است:«حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون jلعلی اعمل صلحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون».


علاوه بر آیه مزبور، آیات دیگری را می توان یافت که به نوعی بر حقایق برزخی دلالت داشته و برای اثبات عالم پس از مرگ قابل استفاده است. 

در این آیات به موضوعات ذیل پرداخته شده است: ادامه حیات شهیدان پس از مرگ؛ احوال ارواح انسان ها هنگام انتقال از زندگی دنیوی به سرای دیگر؛ سرگذشت انسان ها پس از مرگ به همراه برخی خصوصیات و نحوه حیات آنها؛ تعدد حیات و مرگ. 

برزخ در حقیقت ادامه وجود عالم دنیا و استمرار حیات انسان پس از مرگ است، هر چند برخی از خصوصیات عالم دنیا از جمله امکان کسب اختیاری کمالات علمی در آنجا وجود ندارد. از این رو برخی بر این عقیده اند که فلسفه خلقت عالم برزخ که در میان دنیا و آخرت قرار گرفته مانند: فلسفه هر مرحله متوسط دیگر است که از یک سو زمینه ای برای آمادگی حضور در طرف دیگر ایجاد می کند، و از سوی دیگر از آنجا که قیامت برای همه انسان های طول اعصار، در یک روز تحقق می یابد راهی جز آن نیست که آنهایی که مرده اند در عالمی به انتظار باشند تا به همراه انسان های دیگر به عرصه قیامت وارد شوند. 

محمدهادی رشیدی بازدید : 79 جمعه 18 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

داستان آفرينش انسان كه در قرآن‌كريم به آن پرداخته شده است و مقام خليفه‌اللهي آدم و سجده ملائكه در برابر آدم و خضوع آنها و اجراي فرمان خداوند توسط فرشتگان و تمرّد شيطان از انجام سجده بر آدم و موضوعات پس از آن كه قرآن‌كريم به تفصيل و گاه به اجمال به آن پرداخته است در حقيقت اولين كلاس‌هاي آموزشي اعتقادي و اخلاقي است كه خداوند آن را ترسيم نموده است. و با بيان آن انسان را به راه مستقيم انبياء و اولياء الهي دعوت كرده و از راه شيطان كه راه تمرد و گمراهي و ضلالت است برحذر داشته است. واژه شيطان به معني دور شده از خير است چنانكه در مجمع‌البيان «البعيد من الخير» گفته شده است. [1] البته معاني مختلفي براي آن بيان شده كه جاي طرح آن نمي‌باشد. زيرا بناي اين نوشتار بر سادگي و اختصار در طرح موضوعات مي‌باشد به گونه‌اي كه اكثر مخاطبان در هر سطحي بتوانند از آن بهره‌مند شوند.

بهرحال شيطان معروف به اين خاطر شيطان ناميده شده كه از رحمت الهي دور است. نام ديگر او كه قرآن‌كريم بيان داشته «ابليس» است.

كلمه «ابليس» نيز به معني مأيوس از رحمت خداوند مي‌باشد. علت نااميدي او از رحمت خداوند تمرد او از دستور خدا بود. قرآن‌‌كريم در اين باره مي‌فرمايد: و اذ قلنا للملائكه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابليس ابي و استكبر و كان من الكافرين. [2]

محمدهادی رشیدی بازدید : 93 پنجشنبه 17 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

از جمله آياتي كه به وضوح مقام انسان را در قرآن‌كريم بيان مي‌كند. آياتي است كه تقريباً در اوائل سوره بزرگ بقره يعني آيات (30  34) آن سوره آمده است.

در اين سوره خداوند به فرشتگان خطاب مي‌كند كه مي‌‌خواهم براي خود در زمين جانشين قرار دهيم (با اين خطاب، مقام و ارزش و رسالت انسان از نظر قرآن روشن مي‌شود و آن نمايندگي خداوند در زمين است. فرشتگان اعتراض مي‌كنند كه مي‌خواهي در روي زمين كسي را قرار دهي كه به خونريزي و فساد بپردازد و خداوند مي‌فرمايد من چيزي را مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد.

«و اذ قال ربك للملائكه اني جاعل في الارض خليفه قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال اني اعلم ما لا تعلمون. [1]

«خليفه» به معني جانشين است، ولي منظور از آن در اين‌جا، خلافت الهي و نمايندگي خدا در زمين است، زيرا سؤالي كه بعد از اين فرشتگان مي‌كنند و مي‌گويند، نسل آدم ممكن است مبدأ فساد و خونريزي شود و ما تسبيح و تقديس تو مي‌كنيم، متناسب همين معني است چرا كه نمايندگي خدا در زمين با اين كارها سازگار نيست. خداوند مي‌خواست موجودي بيافريند كه گل سرسبد عالم هستي باشد و شايسته مقام خلافت الهي و نماينده «الله» در زمين گردد.

در حديثي كه از امام صادق(ع) در تفسير اين آيات آمده كه فرشتگان بعد از آگاهي از مقام آدم دانستند كه او و فرزندانش سزاوارترند كه خليفه الهي در زمين و حجت‌هاي او بر خلق باشند.

محمدهادی رشیدی بازدید : 84 چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

در قرآن‌كريم انسان از جهتي مورد ستايش بسيار قرار گرفته و از طرف ديگر نكوهش شده است. زيرا از نگاه قرآن انسان داراي استعداد فطري براي رسيدن به كمال مي‌باشد و توانايي اين را دارد كه در پرتو تعاليم حيات‌بخش انبياء و اولاي الهي مدارج رشد معنوي را يكي پس از ديگري طي كند.

انسان گرامي‌ترين مخلوق الهي معرفي شده است. قرآن‌كريم در اين باره مي‌فرمايد: و لقد كرمنا بني آدم و حملنا هم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا. [1]

ما بني‌آدم را گرامي داشتيم و آن‌ها را در خشكي و دريا (بر مركب‌هاي راهوار) حمل كرديم و از انواع روزي‌هاي پاكيزه به آن‌ها روزي داديم و بر بسياري از خلق خود برتري بخشيديم.

از آنجا كه يكي از راه‌هاي تربيت و هدايت، شخصيت دادن به افراد مي‌باشد قرآن‌كريم در اين جا به بيان شخصيت والاي نوع بشر و مواهب الهي نسبت به او مي‌پردازد، تا باتوجه به اين ارزش فوق‌العاده به آساني خود را آلوده نساخته و خويش را به بهايي اندك نفروشد (و لقد كرمنا بني آدم).

بعضي از مفسران آيه فوق را دليل بر فضيلت فرشتگان بر كل بني‌آدم دانسته‌اند، چرا كه قرآن مي‌گويد ما انسان‌ها را بر بسياري از مخلوقات خود برتري داديم و طبعاً گروهي در اين‌جا باقي مي‌ماند كه انسان برتر از آن‌ها نيست و اين گروه جز فرشتگان نخواهند بود. ولي باتوجه به آيات آفرينش آدم و سجود و خضوع فرشتگان براي او و تعليم علم اسماء به آن‌ها از سوي آدم، ترديدي باقي نمي‌ماند كه انسان از فرشته برتر است. بنابراين واژه «كثير» در آيه به معني جميع خواهد بود. و به گفته مفسر بزرگ طبرسي در مجمع‌البيان، در قرآن و مكالمات عرب، بسيار معمول است كه اين كلمه به معني جميع مي‌‌آيد. چنانكه قرآن در باره شياطين مي‌گويد: «و اكثرهم كاذبون» 

محمدهادی رشیدی بازدید : 63 چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

به نام خداي عليّ اعلي آغاز مي‌كنم داستان آدم و حوا

نام مبارك حضرت آدم (عليه‌السلام) كه نخستين پيامبر است، شانزده بار به نام آدم (عليه السلام) و هشت بار به عنوان بني آدم(عليه‌السلام) و يك بار به عنوان ذريّه آدم (عليه‌السلام) بر روي هم بيست و پنج بار، در نه سوره و در بيست و پنج آيه، در قرآن مجيد آمده است.[1]

 

امام صادق(عليه‌السلام) مي‌فرمايد: «دليل ناميدن آدم (عليه‌السلام) به اين اسم، بدان خاطر است كه او از اديم و پوسته و قشر زمين آفريده شده است و شيخ صدوق گويد: اديم نام چهارمين لايه دروني زمين است كه آدم (عليه‌السلام) از آن خلق شده است.[2]
خداوند آدم (عليه‌السلام) را بدون پدر و مادر بيافريد، تا دليل باشد بر قدرت الهي.[3]
وي نهصد و سي سال عمر كرد[4]، و سرانجام در پي تبي طولاني در روز جمعه يازدهم محرم وفات يافت و در غاري ميان كوه ابوقبيس دفن شده و صورت او به طرف كعبه قرار دارد.[5]
در قرآن مجيد راجع به حضرت آدم (عليه‌السلام) حالات مختلف و گوناگوني ذكر شده و ما به يازده قسمت از حالات مزبور اشاره مي‌كنيم كه عبارتند از: ...

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
به نام آفریدگاری که انوار کلام و آیات معجزه آسایش ، جان و دل را صفا می بخشد و در پرتو معانی و مضامین قران اقدس و مقدسش ، روح و روان ، تابان و رخشان می گردد. سلام و درود بر شما عاشقان و شیفتگان و مشتاقان کلام وحی ، قرآن کریم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
  • شنبه 20 تير 1394
  • دوشنبه 15 تير 1394
  • شنبه 13 تير 1394
  • پنجشنبه 11 تير 1394
  • جمعه 05 تير 1394
  • سه شنبه 26 خرداد 1394
  • دوشنبه 25 خرداد 1394
  • شنبه 23 خرداد 1394
  • جمعه 22 خرداد 1394
  • پنجشنبه 21 خرداد 1394
  • چهارشنبه 20 خرداد 1394
  • سه شنبه 19 خرداد 1394
  • دوشنبه 18 خرداد 1394
  • يکشنبه 17 خرداد 1394
  • شنبه 16 خرداد 1394
  • جمعه 15 خرداد 1394
  • پنجشنبه 14 خرداد 1394
  • چهارشنبه 13 خرداد 1394
  • سه شنبه 12 خرداد 1394
  • دوشنبه 11 خرداد 1394
  • يکشنبه 10 خرداد 1394
  • جمعه 08 خرداد 1394
  • پنجشنبه 07 خرداد 1394
  • چهارشنبه 06 خرداد 1394
  • سه شنبه 05 خرداد 1394
  • دوشنبه 04 خرداد 1394
  • يکشنبه 03 خرداد 1394
  • شنبه 02 خرداد 1394
  • جمعه 01 خرداد 1394
  • پنجشنبه 31 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 29 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 28 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 27 ارديبهشت 1394
  • شنبه 26 ارديبهشت 1394
  • جمعه 25 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 24 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 23 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 22 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 21 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 20 ارديبهشت 1394
  • شنبه 19 ارديبهشت 1394
  • جمعه 18 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 17 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 16 ارديبهشت 1394
  • ویدئو ها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 106
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 126
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 147
  • بازدید ماه : 294
  • بازدید سال : 880
  • بازدید کلی : 17,656