سخن گفتن دربارهى انسان در عين آسانى، از سختى خاص خود برخوردار مىباشد، چون شناخت انسان از مسايلى است كه به سادگى دسترسى به آن ممكن نمىباشد; زيرا انسان داراى گرايشات متعدد و داراى جنبه معنوى مىباشد و مطالعه وتحقيق در هر كدام از خصوصيات انسان نياز به وقت زياد و نوشتن مطالب متعدد دارد. لذا در كتب فراوانى از زاويههاى گوناگون، انسان را مورد بررسى قرار دادهاند. و از آنجا كه قرآن كتاب وحى مىباشد و كلام خداوند است كه خود خالق انسان مىباشد بهترين نظريات در مورد انسان را مىتوان در اين كتاب آسمانى دريافت كرد. از اين رو، بحث را بيشتر بر نظريهى قرآن متمركز كرده، نكاتى را در باب «قرآن و انسان» ذكر مىكنيم.
مبدا آفرينش انسان
بحث خلقت انسان از بحثهاى بسيار رايج در بين اهل نظر و مطالعه مىباشد. براى پى بردن به اين مطلب كه اين مسئله همواره مورد بحثبوده است چند نظريه را يادآورى مىكنيم. درباره چگونگى پيدايش نوع آدم در زمين دو نظر است: يكى آراى فلسفى قديم و ظواهر دينى كه از اين نظر انواع و اصول خلقتبدون سابقه پديد آمده، و نظر استقرايى ديگر كه از فروع فلسفه نشو و ارتقا و تكامل است پيدايش انواع را از دانى به عالى و به هم پيوسته مىشمارد و هر نوع پايين را با گذشت زمان و تاثير محيط منشا نوع بالاتر مىداند جزئيات اين نظريه از جهت تجربه و كليات اين نظريه از جهت ادلهى فلسفى چنانكه بايد اثبات نشد. ...