loading...
فرقان
محمدهادی رشیدی بازدید : 37 سه شنبه 12 خرداد 1394 نظرات (0)

آيات موضوع : 

1ـ «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ». (بقره / 30) 

«و آنگاه كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين جانشيني قرار مي‌دهم، آنها گفتند: آيا در آنجا كسي را جانشين قرار مي‌دهي كه فساد و خونريزي مي‌كند و ما با ثناگويي تو را تسبيح و تنزيه مي‌كنيم؟ 

خدا گفت: من مي‌دانم چيزي را كه شما نمي‌دانيد.» 

2ـ «... وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ....». (اعراف / 69) 

«به ياد آريد آنگاه كه شما را جانشيناني پس از قوم نوح كرد.» 

3ـ «وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ...». (اعراف / 74) 

«به ياد آريد آنگه كه شما را جانشيناني پس از قوم عاد كرد.» 

4ـ «...عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ...» (اعراف / 129) 

«شايد پروردگار شما، دشمن شما را نابود كند و شماها را جانشيناني در روي زمين قرار دهد.» 

5ـ «فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ...» (يونس / 73) 

«(نوح) را تكذيب كردند؛ پس او و كساني را كه در كشتي بودند، نجات داديم و آنان را جانشيناني (در روي زمين) قرار داديم.» 

6ـ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...». (نور /55) 

«خدا به افرادي از شما كه ايمان آورده‌اند و عمل نيك انجام داده‌اند، وعده داده است كه آنان را در زمين جانشين گرداند، چنان كه پيشينيان را جانشين قرار داد.» 

7ـ «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ...». (حديد / 7) 

«به خدا و پيامبر او ايمان بياوريد و از آنچه كه شما را در آن جانشين قرار داده است، اتفاق نماييد.» 

از موضوعات مهم در داستان حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ ، خلافت او در روي زمين است، خلافتي كه خدا پيش يا پس از خلقت او[1] آن را با فرشتگان در ميان نهاد و به آنان گفت: من در روي زمين جانشيني مي‌گذارم. در اين هنگام با پرسش فرشتگان روبرو شد و گفتند: آيا كسي را در زمين جانشين قرار مي‌دهي كه در آن فساد و خونريزي مي‌كند؟: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ». (بقره / 30) 

«و آنگاه كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين جانشيني قرار مي‌دهم، آنها گفتند: آيا در آنجا كسي را جانشين قرار مي‌دهي كه فساد و خونريزي مي‌كند؟ و ما با ثناگويي تو را تسبيح و تنزيه[2] مي‌كنيم (خطاب آمد) من مي‌دانم چيزي را كه شما نمي‌دانيد.» 

در حقيقت پرسش به ظاهر اعتراض آميز آنان، اين بود كه اين موجود با سرنوشتي كه ما از آن آگاهيم، شايسته‌ي خلافت تسبيح و تنزيه توست، ما (كه به اين هدف عينيت مي‌بخشيم) شايسته‌تريم كه خليفه‌ي تو باشيم. 

مسأله‌ي مهم در اين جا، تفسير جانشيني آدم است و اينكه خلافت او از جانب كيست؟ آيا از جانب خداست يا از جانب موجودات پيشين كه در روي زمين زندگي مي‌كرده‌اند؟ در اينجا احتمالات متعددي است كه مهمترين آنها، همين دو احتمال است و بقيه‌ي آنها[3] چندان مهم نيستند. 

در حالي كه مطالب مربوط به آفرينش آدم، در قرآن به طور مكرر وارد شده است، ولي دو مطلب مربوط به او، فقط يك بار به طور صريح در قرآن آمده است: يكي مسأله‌ي جانشيني وي، ديگري تعليم اسم‌ها به اوست. از اين رو هاله‌اي از ابهام، اين دو موضوع را در بر گرفته است. 

1ـ جانشيني از جانب خدا 

مقصود از جانشيني آدم، نمايندگي او در روي زمين از جانب خداست و به اصطلاح، خليفه‌ي خدا در زمين است؛ همان طوري كه از نظر اعتقاد اسلامي، پيامبران و امامان، جانشينان خدا در روي زمين هستند. اما بسيار روشن است كه معناي خلافت آدم و يا تمامي فرزندان او كه در آينده خواهيم گفت، با مفهوم خلافت پيامبران و امامان، كاملاً متفاوت است. 

گاهي تصور مي‌شود[4] كه اگر مقصود، خلافت از جانب خدا باشد، بايد اين خلافت، بر يكي از دو محور زير دور بزند: 

1ـ جانشيني در الوهيت و اينكه آدم «اله» روي زمين باشد. 

2ـ جانشيني او در ربوبيت و كردگاري و اين كه آدم «ربّ» زمين و مدير و مدبّر آن باشد كه هر دو انديشه، شرك و از نظر قرآن محكوم است. 

چگونه آدم مي‌تواند «اله» زمين باشد، در حالي كه قرآن مي‌فرمايد: «وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ»[5] «اوست خداي آسمان و خداي زمين» چگونه آدم مي‌تواند مدبر و كارگردان زمين باشد، در حالي كه حكم ـ تكويناً و تشريعاً ـ از آنِ خداوند است: «إنِ الحُكْمُ إلاّ للهِ».[6] 

طرح اين دو احتمال مايه‌ي شگفتي است، زيرا جهت جانشيني، منحصر به اين دو مطلب: «الوهيت» و «ربوبيت» نيست تا با نفي اين دو مسأله، جانشيني از جانب خدا منتفي گردد. بلكه جهات ديگري نيز، مي‌تواند مايه‌ي خلافت آدم، از جانب خدا باشد كه اكنون بيان مي‌كنيم. 

الف: نمايندگي به مفهوم نمايانگري است 

نمايندگي آدم از جانب خدا، از كيفيت آفرينش آدم، سرچشمه مي‌گيرد و او با وجود خود و كمالاتي كه در او نهفته است و آنچه را كه در آينده مي‌تواند به دست آورد، مي‌تواند جمال و جلال خالق خود را حكايت كند و به يك معني آينه‌ي ايزد نما باشد. 

به ديگر سخن: آدم با شئون و خصوصيات وجودي خويش، نمايانگر كمالات خالق خود مي‌باشد؛ به همين جهت، صلاحيت دارد نماينده‌ي او در روي زمين به شمار آيد و مظهر صفات حق باشد. درست است كه هر موجودي مطابق مرتبه‌ي وجودي خويش سهمي از كمال دارد، به همان نسبت از كمال آفريننده‌ي خود، حكايت مي‌كند؛ اما چون هيچ موجودي از نظر كمال و جمال، به پايه‌ي انسان نمي‌رسد و از نظر صفات و افعال آن چنان كه او از صفات و افعال خالق خود حكايت مي‌كند، ‌نمي‌تواند نمايانگر آن صفات و افعال باشد؛ مقام خلافت الهي به آدم داده شد. حتي فرشتگان با آن حمد و ثنايي كه دارند، نتوانستند اين مقام را به دست آورند. 

در اين جا شيخ محمد عبده، در تفسير اين نوع خلافت، بياني دارد كه ما فشرده‌ي آن را مي‌آوريم؛ او مي‌گويد: وحي و مشاهده‌هاي عيني، گواهي مي‌دهند كه خدا در جهان آفرينش، انواع گوناگوني را خلق كرده است؛ ولي همه‌ي اين انواع ـ جز انسان ـ از نظر كمال و قدرت، كاملاً محدود بوده و از مرز خاصي فراتر نمي‌رود. براي توضيح اين مطلب، درباره‌ي فرشتگان و جمادات و نباتات و حيوانات سخن مي‌گويد. 

فرشتگان كه حقيقت آنها براي ما مجهول است، و زبان وحي، فعاليت آنها را كاملاً محدود دانسته. آنان را چنين توصيف مي‌كند: «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ» (انبياء / 20) «شب و روز، بدون سستي، خدا را تسبيح مي‌گويند.» و باز مي‌فرمايد: «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ـ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ» (صافات / 165 ـ 166): «ماييم صف كشيدگان و ماييم تسبيح گويان» از اين آيات و آيات ديگر كه در سوره‌ي «النازعات» وارد شده، روشن مي‌شود كه فعاليت فرشتگان، محدود است.[7] اميرمؤمنان در توصيف فرشتگان چنين مي‌گويد: «فرشتگان برخي در حال سجودند و ركوع ندارند، گروهي هميشه راكعند و راست نمي‌شوند، گروه ديگر صف كشيدگاني هستند كه هرگز در وضع خود دگرگوني نمي‌دهند و جمعي از آنان بدون خستگي تسبيح گويند و خواب به چشم آنان راه پيدا نمي‌كند.»[8] 

محمد عبده اضافه مي‌كند كه: جمادات به خاطر فقدان علم، از دايره‌‌ي وجود خود تجاوز نمي‌كنند. نباتات هر چند فعاليت‌هاي گوناگوني دارند، اما علم وارده (در صورت وجود علم وارده در گياه) در فعاليت‌هاي آنها مؤثر نيست. از اين رو نمي‌توان افعال نباتات را مظهر و نمايانگر عظمت فعل الهي دانست. حيوان هر چند داراي علم وارده است، ولي دايره‌ي فعاليت آن محدود است و شايسته نيست كه آن را مظهر جمال و كمال حق بدانيم. بنابراين انسان شايسته ي مظهر جمال و نمايانگر كمال خداوند است، در حالي كه ضعيف[9] و جاهل[10] آفريده شده است و پيشروي او به سوي كمال، به كندي انجام مي‌گيرد؛ اما آنگاه كه به حدّ كمال رسيد، تصرفات او در آفرينش و قدرت نمايي او در جهان مايه‌ي شگفتي است. او در قلمرو هستي به تسخير حيوانات و نباتات پرداخته و تا آنجا كه مي‌تواند، كاينات را در خدمت خود قرار مي‌دهد، و استعداد و شايستگي و كيفيت تصرّف او آنچنان نامحدود است كه به مرور زمان، بر گسترش قدرت و علم خود مي‌افزايد. در آن صورت چنين موجودي مي‌تواند نماينده‌ي خدا در روي زمين و بيانگر توانايي و علم خداي خود باشد.[11] 

اين مواهب و شايستگي كه به انسان داده شده است و مي‌تواند عجايب آفرينش را آشكار سازد و رازهاي خلقت را بيان كند، موجب آن شده است كه با تمام خصوصيات خود، نشانه‌اي بر كمال خدا و علم وسيع او باشد.

منابع:


[1] . تعبير قرآن در اين مورد «إنّي جاعل» است، اگر جعل به قرينه‌ي برخي از آيات ديگر به معناي «خالق» باشد، گفتگو پيش از خلقت خواهد بود و اگر به معناي «قرار دادن» باشد، محتمل است اين گفتگو پس از آفرينش او انجام گرفته باشد و شايد احتمال دوم، نزديك‌تر به ظاهر آيات است. 

[2] . ثناگويي مربوط به صفات جمال او و تسبيح و تنزيه، مربوط به صفات جلال حق تعالي است، تو گويي هر يك مكمل ديگري است و ايجاب بدون سلب و سلب بدون ايجاب كافي نيست و بايد در كنار حمد و ثنا، تسبيح و تنزيه نيز باشد. 

[3] . مانند جانشيني از طرف ملائكه يا از طرف جن كه دور از ذهن و مساق آيه است. لذا در متن به دو احتمال اكتفا ورزيديم. 

[4] . الفرقان: ج1، ص280. 

[5] . زخرف/84. 

[6] . انعام/57؛ يوسف/40، 67. 

[7] . المنار، ج1، ص259 ـ 260. 

[8] . «مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا يَتَزَايَلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لَا يَسْأَمُونَ لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ» (نهج البلاغه، خطبه‌ي 1). 

[9] . «وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً» (نساء / 28). 

[10] . «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً» (نحل / 78). 

[11] . المنار، ج1، ص259 ـ 260. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
به نام آفریدگاری که انوار کلام و آیات معجزه آسایش ، جان و دل را صفا می بخشد و در پرتو معانی و مضامین قران اقدس و مقدسش ، روح و روان ، تابان و رخشان می گردد. سلام و درود بر شما عاشقان و شیفتگان و مشتاقان کلام وحی ، قرآن کریم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
  • شنبه 20 تير 1394
  • دوشنبه 15 تير 1394
  • شنبه 13 تير 1394
  • پنجشنبه 11 تير 1394
  • جمعه 05 تير 1394
  • سه شنبه 26 خرداد 1394
  • دوشنبه 25 خرداد 1394
  • شنبه 23 خرداد 1394
  • جمعه 22 خرداد 1394
  • پنجشنبه 21 خرداد 1394
  • چهارشنبه 20 خرداد 1394
  • سه شنبه 19 خرداد 1394
  • دوشنبه 18 خرداد 1394
  • يکشنبه 17 خرداد 1394
  • شنبه 16 خرداد 1394
  • جمعه 15 خرداد 1394
  • پنجشنبه 14 خرداد 1394
  • چهارشنبه 13 خرداد 1394
  • سه شنبه 12 خرداد 1394
  • دوشنبه 11 خرداد 1394
  • يکشنبه 10 خرداد 1394
  • جمعه 08 خرداد 1394
  • پنجشنبه 07 خرداد 1394
  • چهارشنبه 06 خرداد 1394
  • سه شنبه 05 خرداد 1394
  • دوشنبه 04 خرداد 1394
  • يکشنبه 03 خرداد 1394
  • شنبه 02 خرداد 1394
  • جمعه 01 خرداد 1394
  • پنجشنبه 31 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 29 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 28 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 27 ارديبهشت 1394
  • شنبه 26 ارديبهشت 1394
  • جمعه 25 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 24 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 23 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 22 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 21 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 20 ارديبهشت 1394
  • شنبه 19 ارديبهشت 1394
  • جمعه 18 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 17 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 16 ارديبهشت 1394
  • ویدئو ها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 106
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 180
  • بازدید سال : 766
  • بازدید کلی : 17,542